yazdfarda ي ز د فردا

بعد از مصاحبه حجت الاسلام عجمين با شوق الشعراء مهندس سفيد هم با شوق مصاحبه نمود كه خواندني است

يك فردائي:مصاحبه اي كه در پي مي آيد مصاحبه شوق الشعراء بامهندس سفيد است كه در پي مي آيد ويك سئوال بزرگ مطرح مي شود كه آقاي حقيقت نژاد حالا چطور قضاوت خواهيد كرد به اهل علم و ادب توهين شده يا خير؟
اگر توهين شده پس مهندس سفيد را هم نخواهيد بخشيد؟واگر توهين نشده..........؟
سفید، در آئینه نقد!
مقدمه ای بر مصاحبه اختصاصی با مهندس سفید!

عادت ندارم کسی را از خودم برنجانم! و همه را خوب می دانم!

گفتگو با سفید جالب و جذاب است. همچنان همچون گذشته، مثل آنوقتها که در امور تربیتی بود، و مثل آنوقت که استاندار بود، خونسرد و خندان و ساده و با اعتماد بنفس!

مهم نیست! تکیه کلام پیوسته و مداوم سفید است، و گاه انسان در می ماند، که در رابطه با سفید و عملکردهای او، واقعا چگونه باید قضاوت کند؟

سفید می گوید هر کس هر فکری در باره من می خواهد بکند و هر حرفی که می خواهد بزند، برای من مهم نیست، خداوند به بنده هایش می گوید: برای هر کاری تحقیق کنید و هر حرفی را بسادگی قبول نکنید!
*آقای سفید! ولی گاه حتی نزدیکترین دوستان شما هم در شک و تردید هستند، و مانده اند کدام را باور کنند؟
دوستان ما اگر دوست واقعی هستند، وضع ما را می دانند. زندگی ما را می بینند، می دانند پدرمان کی بوده! مادرمان کی بوده! چگونه زندگی کرده ایم و می کنیم. و نیازبه توضیح نیست!
*تنها فقط شما استاندار یزد نبوده اید، افراد دیگری هم در سمت استاندار یزد بوده اند، پس چرا تنها پشت سر شما حرف می زنند، و در باره شما شایعه است؟!
چون تنها استانداری بودم که بعد ازاستانداری در یزد ماندم، و حاضر نشدم که ازیزد بروم، بهمین دلیل، حرف و حدیث هم زیاد است. اگر مثل دیگران ازیزد رفته بودم، این حرف و حدیث ها نبود.
*پس چرا نمی خواهید شفاف سازی کنید؟!
من نمی خواهم مقایسه کنم، ولی شهید بهشتی، زمانی که در چنین موقعیتی گیر کرده بودند، اطرافیان فشار آوردند که آقا بیایید سخنرانی کنید، و همه چیز را توضیح دهید، اما ایشان فرمودند: آنها که ایمان دارند، خدا با آنهاست...
*شهید بهشتی در شرایط متشنج اوایل پیروزی انقلاب، با ایران و گروههای سیاسی طرف بود! اما شما در شرایطی متفاوت با آن زمان، با یزد روبرو هستید. این دو مسئله، بسیار با هم متفاوت است و قابل قیاس نیست، فردی که کار سیاسی انجام می دهد، و در جایگاه ریاست شورای هماهنگی اصلاح طلبان قرار می گیرد، و می خواهد در شهر کوچک یزد کار کند، نمی تواند بدون توضیح و شفاف سازی کار انجام دهد، و این سکوت و توضیح ندادن، باعث در شک و گناه افتادن مردم می شود!
خب! مردم خود به گناه می افتند، نیفتند. ما که آنان را به گناه نمی اندازیم!
*تعدادی از افرادی که در اطراف شما هستند، بعضی ازآنها با نوع عملکرد و رفتار خود، چهره شما را در جامعه خراب کرده و باعث ضرر شما هستند.
من عادت ندارم کسی را از خودم برنجانم! و همه را خوب می دانم، گاهی وقت ها با خودم فکر می کنم که دشمن من کیست؟ اما هیچکس را پیدا نمی کنم، هر کس هر چی می خواهد بگوید. ما که دنبال پست و مقام و استاندار شدن نیستیم. اصلا نیازی هم نیست...
*خب! شاید می خواهید استاندار تعیین کنید و دولت و قدرت در سایه باشید!!
کنار کوچه! در تاریکی! روبروی خانه یک طبقه سفید! بحث و گفتگو ادامه دارد! می گوییم و می گوید. وقتی، تعیین وقت مصاحبه به این گفتگو ختم شود، مصاحبه اصلی چه خواهد شد؟!
*چه احتیاجی هست که سفید جزو احزاب باشد؟ اگر حزب و گروه سفید را راه می انداختید، فکر نمی کنید مقبولیت و طرفدار بیشتری داشتید؟ بسیاری به احزاب و گروههای مختلف پناه می برند، که مطرح شوند و چیزی بدست بیاورند، احزاب موجود، جز اینکه چیزی از سفید بگیرند، چه می توانند به سفید بدهند؟!
و سفید می خندد! می خندد! می خندد!
و با این مقدمه، که قسمتی از آن عنوان شد، قرار و وعده و زمان گفتگو و مصاحبه اصلی و گفتگوی تکمیلی، پنجشنبه قرار داده می شود، و اما! با حضور دوست قدیمی و دلسوز سفید، که این صحبت ها را شاهد، و عازم سفربود، و علاقه زیادی داشت، تا با انجام این مصاحبه، بسیاری ازناگفته ها، گفته شود.
ضبط. دوربین. گفتگو شروع می شود، سفید همراه با دوست مشترک، و شاید، مشاور مطبوعاتی خود، روبروی منتقدین می نشیند. پنجشنبه همین هفته، و شنبه، گفتگوی بی پرده سفید با شوق در شوق دات کام ...انشاا...
یادمان باشد، اینبار قبل از انجام مصاحبه یک ضبط خوب و یک دوربین باطری دار، ازیکی دوستان مطبوعاتی قرض بگیریم. تا پیاده کردن مصاحبه، همچون مصاحبه عجمین، مشکل ساز نشود.
منبع شوق دات كام

يزدفردا