yazdfarda ي ز د فردا

. شبیه سازی میدان امیر چقماق به اتکاء تصاویر توجیه کارشناسی ندارد.


يزدفردا:جناب اقاي سيفي طي مصاحبه اي فرموديد:محدوده اميرچقماق ادامه پيدا مي‌کند مگر اينکه خلاف آن تثبيت شود اقاي سيفي عزيز تاريخ31 خرداد 1385 - قبل‏ازظهر 03:51 طي ياد داشتي حرف دل يكي از دلسوزان را منتقل كرديم و بازهم انعكاس داديم تا حداقل در تاريخ ثبت شود همچو نامه عباس رئيس زاده

ریئس آموزش و باستانشناسی در سال 1342 رانيز از لابلاي تاريخ در آورده شد و در يزد فردا تقديم نموديم كه بدانيد اين مطالب بي ارزش در آينده نه چندان دور به قضاوت تاريخ گذاشته خواهد شد و تاسفي بيشتر از آن نيست كه تارخ شما را محكوم نمايد ؛؛عباس رئيس زاده رئيس ميراث سال 1342 بوده و بعد از او ده ها نفر بر اين مسند تكيه زدند و رفتند و حالا شما بر اين كرسي تكيه زده ايد و اگر شما حق را فداي مصلحت نمائيد بدانيد كه شما هم به مانند بقيه به تاريخ خواهيد پيوست و چه بسا اين تاريخ در حيات من و شما مرور گردد و آنوقت تاسف من و شما فايده ندارد و فرموديد خلافش ثابت شود !!!!!!!!





دوباره سازی بناهای تاریخی امر متداولی در ایران و جهان نمی باشد ،و اگر این روش صحیح بود ، دوباره سازی فضاهای تاریخی چون تخت جمشید ، که بازسازی آن مخلَ زندگی مردم نمی شود از اولویت بیشتری برخوردار بود .

یک کارشناس مطلع با انتقاد از استناد معاون اجرايي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي كشور به عکس های سال 1332 ، برای بازسازی مجموعه امیر چقماق ، گفت : اگر با تشخیص مسئولین فعلی استان ضرورت ارتباط خیابان سلمان با مرکز شهر منتفی و یا امکان تأمین این دسترسی از طرق دیگر کشف شده ، بهتر بود با انجام عملیات باستان شناسی حداقل مستنداتی برای اجرای جداره به این سبک ارائه میدادند.
وی گفت: تکیه امیر چقماق در سال 1330 به شماره 383 توسط وزارت فرهنگ به ثبت آثار تاریخی و ملی به ثبت رسیده و لازم بود هر اقدامی مستند به پیوست های این شماره ثبتی باشد.
این کارشناس خاطر نشان کرد : تخریب تکیه و مناره های آن در طرح \" مهندسین مشاور فنی کوکس \" قرار داشته و با توجه به وجود نظرات موافق و مخالف فراوان با اجرای این طرح ، در 15 خرداد سال 1337\" آندره گدار\" مدیر وقت اداره کل باستان شناسی از محل بازدید و بر حفظ آن تأکید می نماید. در 27 اردیبشت سال 1342 نیز مجدداً مدیر کل باستان شناسی وقت باتفاق مهندسین و معماران ابنیه تاریخی کشور ازمحل بازدید و تأکید می شود تا شهرداری بر اساس نقشه ترسیمی خود که به تأیید اداره کل باستانشناسی قرارگرفته از طرفین صفه ها خیابان احداث نماید تا راه برای عبور ومرور مردم و همچنین وسائط نقلیه باز گردد .
وی اظهار داشت : بنا بر این طرح اجرا شده مورد تأیید علما و مقامات وقت میراث بوده و ظاهراً هیچ صفه ای نیز تخریب نشده و آنچه بوده ساخت و سازهائی چون حمام و غیره بوده که با درک شرائط مردم و ضرورتها جدید زندگی توسط مسئولین وقت ، با تخریب آنها موافقت شده است . حالا این سؤال در ذهن خطور میکند که چگونه است مسئولین فعلی به فکر مردم نیستند؟ و می خواهند بدون دلیل مستدل و کارشناسی و صرفاً بر اساس ذهنیت خود برای مردم تعیین تکلیف کنند ؟ چگونه است که نام آورانی چون \"گدار\" و ... با اجرای طرح موافق بوده اند ولی اکنون پایان نامه یک دانشجوی معماری ، بر خواستهای مردم و نظر دیگر کارشناسان خط بطلان می کشد؟
وی در ادامه اظهار داشت: این طرح یک پایان نامه متوسط در سطح کارشناسی ارشد است و پس از 10 سال و حضور استاندار و همه مسئولین برای حمایت از آن در عمل ثابت شد که امکان اجرا نیز ندارد. اجرای نیمه کاره راستگرد امام به سلمان و عدم ارائه طرح راستگرد سلمان به امام به خاطر تخریب وسیع بافت ارزشمند مجاور مجموعه ، نشانه های آشکاری برای مسئولین است .
وی با اشاره به اینکه مشاور بدلیل کم توجهی حمام تاریخی\" سهل بن علی \" را در مسیر راستگرد قرار داده تا تخریب شود این سؤالاتی را مطرح کرد و گفت: با کدام مجوز میتوان برای\" شبیه سازی \"یک تکیه ، آثار ارزشمند موجود تاریخی را تخریب کرد؟ آیا وقتی رئیس میراث فرهنگی مشاور پروژه هم باشد می تواند هر کاری دلش خواست انجام دهد؟ کجای دنیا سراغ دارید که سرنوشت یک مرکز مهم تایخی خود را به دست یک دانشجو بدهند و به استناد طرح دانشجوئی او را رئیس میراث کنند و او با اتکاء به قدرت اداری طرح خود را بر شهر تحمیل کند و زمانی هم به عنوان مشاور طرح بدهد و به عنوان ریئس میراث تأیید کند و جالب اینکه از هر دو طرف هم پول بگیرد و با احساس قدر قدرتی ، مقابل خواستهای به حق مردم نیز به ایستد و در نهایت چون یک فرمانده شکست خورده با احترام تمام به مرکز اداری میراث برود و در مقامی بالاتر رئیس میراث یزد را عزل و نصب کند و اکنون که نتوانسته جلوی عزل و نصب اخیر را بگیرد با استفاده از عنوان اداری به دفاع از طرح غیر کارشناسی و غیر اجرائی خود بپردازد؟
وی در پایان ضمن تأکید بر عدم صلاحیت کارشناسی و اداری خادم زاده برای ادامه کار امیر چقماق گفت : امید وارم استاندار و مدیریت جدید استان که به نظر میرسد تحت تأثیر عوامل دیگری نیستند ، با شنیدن حرف دل مردم و کارشناسان دیگری که مخالف اجرای آن هستند ، حد اقل دستور بررسی توسط کارشناسان مستقل را بدهند . من میدانم صاحب نظرانی چون نبوی زاده ، نقصان محمدی ، اولیاء ، شرافت ، مسعودی و ... نظرات دیگری دارند . حتی زمانیکه در شورای بافت قدیم مقرر شد مشاور صاحب صلاحیتی مسئولیت ادامه کار را عهده دار شود ، علیرغم دعوت از مشاور و انجام مقدمات تنظیم قرارداد بدلیل آنکه وی گفته بود بدون تخریب فضا های مجاور نسبت به احیای تکیه اقدام میکند ، مورد بی مهری قرار گرفت و به قول خودشان \" زیر آبش \" زده شد و استاندار اسبق برای حمایت از خادم زاده وارد کار و در نهایت پس از دو سال او هم قهر کرد و رفت و همچنان این مجموعه بلاتکلیف رها شده است.
وی با بیان اینکه مسائلی در ارتباط با نحوه انجام فعالیت ها در بافت وجود دارد و عده ای در تهران نشسته اند و با عواملی در یزد به صورت قیم مأبانه با بافت قدیم و ساکنانش برخورد میکنند، اظهار امید واری کرد تا مسئولین جدید بتوانند نسبت به شناسائی و رفع موانع کار گسترده در بافت قدیم اقدام کنند.

علي آبادي

اخبار مرتبط:

قسمتهاى تخريب شده ميدان اميرچقماق دوباره ساخته خواهد شد

گروهی معتقد بودند که مناره های امیرچقماق جنبه تاریخی ندارد و آنرا مناره های بی خاصیت می نامند

بعد از مصاحبه حجت الاسلام عجمين با شوق الشعراء مهندس سفيد هم با شوق مصاحبه نمود كه خواندني است

يك فردائي:مصاحبه اي كه در پي مي آيد مصاحبه شوق الشعراء بامهندس سفيد است كه در پي مي آيد ويك سئوال بزرگ مطرح مي شود كه آقاي حقيقت نژاد حالا چطور قضاوت خواهيد كرد به اهل علم و ادب توهين شده يا خير؟
اگر توهين شده پس مهندس سفيد را هم نخواهيد بخشيد؟واگر توهين نشده..........؟
سفید، در آئینه نقد!
مقدمه ای بر مصاحبه اختصاصی با مهندس سفید!

عادت ندارم کسی را از خودم برنجانم! و همه را خوب می دانم!

گفتگو با سفید جالب و جذاب است. همچنان همچون گذشته، مثل آنوقتها که در امور تربیتی بود، و مثل آنوقت که استاندار بود، خونسرد و خندان و ساده و با اعتماد بنفس!

مهم نیست! تکیه کلام پیوسته و مداوم سفید است، و گاه انسان در می ماند، که در رابطه با سفید و عملکردهای او، واقعا چگونه باید قضاوت کند؟

سفید می گوید هر کس هر فکری در باره من می خواهد بکند و هر حرفی که می خواهد بزند، برای من مهم نیست، خداوند به بنده هایش می گوید: برای هر کاری تحقیق کنید و هر حرفی را بسادگی قبول نکنید!
*آقای سفید! ولی گاه حتی نزدیکترین دوستان شما هم در شک و تردید هستند، و مانده اند کدام را باور کنند؟
دوستان ما اگر دوست واقعی هستند، وضع ما را می دانند. زندگی ما را می بینند، می دانند پدرمان کی بوده! مادرمان کی بوده! چگونه زندگی کرده ایم و می کنیم. و نیازبه توضیح نیست!
*تنها فقط شما استاندار یزد نبوده اید، افراد دیگری هم در سمت استاندار یزد بوده اند، پس چرا تنها پشت سر شما حرف می زنند، و در باره شما شایعه است؟!
چون تنها استانداری بودم که بعد ازاستانداری در یزد ماندم، و حاضر نشدم که ازیزد بروم، بهمین دلیل، حرف و حدیث هم زیاد است. اگر مثل دیگران ازیزد رفته بودم، این حرف و حدیث ها نبود.
*پس چرا نمی خواهید شفاف سازی کنید؟!
من نمی خواهم مقایسه کنم، ولی شهید بهشتی، زمانی که در چنین موقعیتی گیر کرده بودند، اطرافیان فشار آوردند که آقا بیایید سخنرانی کنید، و همه چیز را توضیح دهید، اما ایشان فرمودند: آنها که ایمان دارند، خدا با آنهاست...
*شهید بهشتی در شرایط متشنج اوایل پیروزی انقلاب، با ایران و گروههای سیاسی طرف بود! اما شما در شرایطی متفاوت با آن زمان، با یزد روبرو هستید. این دو مسئله، بسیار با هم متفاوت است و قابل قیاس نیست، فردی که کار سیاسی انجام می دهد، و در جایگاه ریاست شورای هماهنگی اصلاح طلبان قرار می گیرد، و می خواهد در شهر کوچک یزد کار کند، نمی تواند بدون توضیح و شفاف سازی کار انجام دهد، و این سکوت و توضیح ندادن، باعث در شک و گناه افتادن مردم می شود!
خب! مردم خود به گناه می افتند، نیفتند. ما که آنان را به گناه نمی اندازیم!
*تعدادی از افرادی که در اطراف شما هستند، بعضی ازآنها با نوع عملکرد و رفتار خود، چهره شما را در جامعه خراب کرده و باعث ضرر شما هستند.
من عادت ندارم کسی را از خودم برنجانم! و همه را خوب می دانم، گاهی وقت ها با خودم فکر می کنم که دشمن من کیست؟ اما هیچکس را پیدا نمی کنم، هر کس هر چی می خواهد بگوید. ما که دنبال پست و مقام و استاندار شدن نیستیم. اصلا نیازی هم نیست...
*خب! شاید می خواهید استاندار تعیین کنید و دولت و قدرت در سایه باشید!!
کنار کوچه! در تاریکی! روبروی خانه یک طبقه سفید! بحث و گفتگو ادامه دارد! می گوییم و می گوید. وقتی، تعیین وقت مصاحبه به این گفتگو ختم شود، مصاحبه اصلی چه خواهد شد؟!
*چه احتیاجی هست که سفید جزو احزاب باشد؟ اگر حزب و گروه سفید را راه می انداختید، فکر نمی کنید مقبولیت و طرفدار بیشتری داشتید؟ بسیاری به احزاب و گروههای مختلف پناه می برند، که مطرح شوند و چیزی بدست بیاورند، احزاب موجود، جز اینکه چیزی از سفید بگیرند، چه می توانند به سفید بدهند؟!
و سفید می خندد! می خندد! می خندد!
و با این مقدمه، که قسمتی از آن عنوان شد، قرار و وعده و زمان گفتگو و مصاحبه اصلی و گفتگوی تکمیلی، پنجشنبه قرار داده می شود، و اما! با حضور دوست قدیمی و دلسوز سفید، که این صحبت ها را شاهد، و عازم سفربود، و علاقه زیادی داشت، تا با انجام این مصاحبه، بسیاری ازناگفته ها، گفته شود.
ضبط. دوربین. گفتگو شروع می شود، سفید همراه با دوست مشترک، و شاید، مشاور مطبوعاتی خود، روبروی منتقدین می نشیند. پنجشنبه همین هفته، و شنبه، گفتگوی بی پرده سفید با شوق در شوق دات کام ...انشاا...
یادمان باشد، اینبار قبل از انجام مصاحبه یک ضبط خوب و یک دوربین باطری دار، ازیکی دوستان مطبوعاتی قرض بگیریم. تا پیاده کردن مصاحبه، همچون مصاحبه عجمین، مشکل ساز نشود.
منبع شوق دات كام

يزدفردا